برند سازی سیاسی و انتخاباتی ، قسمت دوم امشب تقدیم شما می شود. در این جلسه این موضوع را بیشتر خواهیم شکافت و بصورت تخصصی به آن خواهیم پرداخت. در کنار موضوع برند سازی سیاسی با برند سازی شخصی هم بیشتر آشنا خواهیم شد.
اولین وظایف یک برند ساز سیاسی اول: شناسایی نقاط قوت و ضعف کاندیدای خود دوم: شناسایی فرصت ها و تهدیدهای محیط (نقاط ضعف و قوت رقبا باعث بوجود آمدن تهدیدها و فرصت هاست) و سوم ارزش هایی است که رای دهندگان در آن برهه از زمان به آنها بها می دهند.
تطابق این نقاط ضعف و قوت با تهدیدها و فرصت های محیط سیستم و ارزش های مردم، وظیفه مدیر اجرایی کمپین برند سازی سیاسی و انتخاباتی است. شاید کاندیدای شما یک فرد منظم و متعهد باشد و رقبا نیز چنین خصوصیتی داشته باشند و همین ادعا را بکنند، پس دلیلی وجود ندارد که کاندیدای شما انتخاب شود، چون شبیه بقیه است.
در برند سازی یک قانون بنام ” تشابه و تفاوت “ داریم که طبق آن: برند شبیه به گروهی خاص ولی متفاوت از بقیه است!
مثلا: انسان حیوانی است که به پشت می خوابد! در این جمله، اول انسان را شبیه حیوان در نظر میگیریم و بعد تفاوتش را ذکر میکنیم. یا انسان حیوانی است که فکر می کند! در این مثال هم انسان را شبیه حیوان و در آخر فکر کردن را وجه تمایزش در نظر گرفتیم. سون آپ نوشابه گازداری است که کولا ندارد! کوکاکولا نوشابه گازداری است که بیشترین محبوبیت را دارد و …
یعنی اگه در برند سازی شما نتونین وجه تمایزی بعد از وجه تشابه تعریف کنین، کلا در حال وقت تلف کردن هستین. در برند سازی سیاسی و انتخاباتی (و بقیه برند سازیها اعم از شخصی، محصول، شهری و …) شما باید نقطه قوتی پیدا کنین که در عین حال که کاندیدای شما شبیه رقبا است ولی وجه تمایزی دارد که بر پایه نیازها و خواست های مردم طراحی شده است. بزارین چهار قسمت از مناطق رقابت رو با یک تصویر به شما نشان بدم:

مناطق رقابتی
در این تصور به وضوح چهار منطقه رقابتی رو میبینین. به حد کافی تصویر گویاست و نیاز به توضیح بیشتری نیست تا متوجه بشین باید در کجا و به چه دلیل رقابت کنین. با اینکه این تصویر ساده و به حد کافی گویاست ولی باور کنین خیلی از شرکت ها هستند که در منطقه احمقها با هم رقابت می کنند! منطقه ای که برای مشتریان اهمیتی ندارد! برای اینکه با نقاط ضعف، قوت، فرصت ها، تهدیدات و ارزش ها آشنا بشیم نیاز به مقدماتی هست که باید طی کنین.
ارزش های مشتریان یا در کمپین انتخاباتی رای دهندگان در زمانهای متفاوت تغییر می کند ولی ارزش هایی هست که همیشه ماندگارند. اگر هدف کاندیدای ما پیروزی در یک یا دو انتخابات است و بعد از آن می خواهد بازنشسته شود. برند، بسته به این مدت زمان و ارزش های دینامیک ساخته می شود ولی اگر هدف او انتخاب شدن در چندین دوره مجلس و بعد ریاست جمهوری و بعد ریاست حزب و … است، برند او نسبت به ارزش های بلند مدت و استاتیک تر ساخته می شود. فاکتورهای دینامیک هیجان بیشتری ایجاد می کنند و فاکتورهای استاتیک هیجان کمتری ایجاد می کنند ولی در فواصل زمانی کوتاه تغییر نمی کنند. پس فاکتور زمان نیز یکی از فاکتورهایی است که در برند سازی مد نظر ماست.
در برند سازی شخصی شاید شخصی بخواهد در یک فیلم بازی کند و مشهور شود ولی هدف فرد دیگر این باشد که به جایگاه پدر یا بانوی فیلم کشور تبدیل شود یا به یک چهره جهانی و تا آخر عمر تبدیل شود که در این شرایط بسته به هدف بلند مدت و ویژن شخص، برند پی ریزی می شود. توجه داشته باشین اگه هدف کوتاه مدت باشه، میتوان از استراتژی های فروش نیز بهره برد، ولی همیشه برای هدف های بلند مدت از استراتژی های بازارسازی و برند سازی استفاده می شود. در استراتژی های فروش شاید در جهت فروش یخچال به اسکیمو برآیید ولی در استراتژی های برند سازی، شما حق تلاش برای برند سازی یخچال در قطب را ندارین! شخصی که آلزایمر دارد را بهترین برند سازان جهان هم نمی توانند و تلاش هم نمی کنند که رئیس جمهور کشور کنن و از قبول پروژه دوری می کنند. برند متکی بر ارزش هاست! حالا که شرایط کلی رو درک کردیم، میریم سراغ گامهای بعدی
گفتیم محصول در کارخانه تولید می شود ولی برند در ذهن ها!
برای اینکه بفهمیم در ذهن ها چه جایگاهی وجود دارد که دست نخورده باقی مانده است و یکی از نقاط قوت کاندیدای ما میتونه اون جایگاه رو هدف بگیره، میریم سراغ تحقیقات بازارسازی و شناسایی محیط!
در پروژه های فروش با استفاده از تکنیک های فروش ما تلاش می کنیم که محصولمون بفروشیم ولی در پروژه های بازارسازی و برند سازی ما میخایم بدونیم مشتری به چه چیزی نیاز داره؟ تا تولیدش کنیم. در کمپین انتخاباتی اولین گام اینه که بدونیم قوانین انتخاباتی چه اختیاراتی به ما میدن و نسبت به گذشته تغییر کرده یا خیر؟ آیا تغییرات تکنولوژیکی که اخیرا ظاهر شده اند در تغییرات قوانین هم مد نظر قرار گرفته اند یا خیر؟ مثلا الان تلگرام و شبکه های مجازی گسترش زیادی نسبت به انتخابات گذشته داشته اند ولی قانون انتخابات تغییری نکرده است، پس کاندیداها می توانند زودتر از موعد اقدام به ایجاد سایت و گروه و کانال تلگرام کرده و تبلیغات خود را شروع کنند (هر چند تایید صلاحیت ها و روند آن، دست خیلیا رو در این مورد بسته و آنهایی که مشکوک هستند باید منتظر نتایج بمانند و این شک اثر پروانه ای خود را بر علیه آنها نشان خواهد داد و در زمان تبلیغات هم نخواهند توانست با امپراطوری رقبا روبرو شوند و پنجه در پنجه بیاندازند). اگر قوانینی تغییر کرده اند و شما دقیقا متوجه مفهوم آنها نشدید حتما از وکیل تیم بخواهید به زبان ساده قانون رو برای شما شرح دهد، چون یک اشتباه کوچک در فهمیدن قوانین، میتواند کل پروژه را با شکست مواجه کند یا حتی کاندیدای شما در همان مراحل اول بخاطر تخلف انتخاباتی حذف شود! بعد از مطالعه، تحلیل و ترکیب اطلاعات تغییرات قوانین، میریم سراغ بررسی محیط!
نوع انتخابات: مثلا انتخابات ریاست جمهوری با انتخابات مجلس زمین تا آسمان فرق دارد و استراتژی های آنها نیز کاملا متفاوت است. به همین خاطر در نظر گرفتن این فاکتور و وجه تمایز آن راهنمای ما خواهد بود. آیا باید رای اکثریت کشور را جلب کنید یا یک منطقه کوچک از کشور؟ بسته به میزان بزرگی منطقه، هزینه تحقیقات هم بالاتر خواهد رفت و باید ببینید چنین اختیاراتی به شما داده شده است؟ اگر داده نشده باشد، خساست در هزینه ها، باعث عدم اشراف شما به ارزش ها شده و اثر پروانه ای آن در آخر کمپین خود را نشان خواهد داد. اگر کاندیدای شما قدرت مالی لازم و متناسب با منطقه را ندارد، از خیر پروژه بگذرید. (هر چند در گامهای بعدی خواهید دید چگونه میتوانیم اقدام به جذب اسپانسر و کمک مالی کنیم و از بازاریابی پارتیزانی یا چریکی برای تبلیغات بدون هزینه هم استفاده کنیم)
الان، اگه یه کارگزاری بخواد به بازار هدف کارگزاری دیگه حمله کنه حداقل باید بدونه مشتریان آن کارگزاری در شهرهای بزرگ از چه خدمات آن کارگزاری ناراضی هستند و این اطلاعات نیاز به جذب نیرو در شهرهای مختلف داره، ولی دسترسی به مشتریان آن کارگزاری در تالار بورس ممکنه و در زمان کوتاهی میشه این اطلاعات رو به دست آورد، حالا اگه همه شهرها تالار داشته باشند و کارگزاریها هم ساختمان های اختصاصی خود را داشته باشند به علت گسترش بازار، جذب نیرو و هزینه ها هم افزایش خواهند یافت.
بعد از تعیین نوع انتخابات به سراغ حوزه ها و تغییرات جمعیتی در آنها می رویم و آمار جمعیتی حوزه را بررسی می کنیم تا متوجه بشیم از انتخابات قبلی تا این انتخابات جمعیت چه تغییراتی کرده. مثلا اگر در شهری متوجه بشیم، تعداد مردهایی که رای میدهند بیشتر شده اند و در انتخابات گذشته هم اکثر مردها تصمیمی به نفع ارزش یا نیازی داشته اند، بیشتر روی آن ارزش یا نیاز متمرکز می شویم و … بعد بررسی میکنیم که در حوزه مورد نظر چه اشخاصی نفوذ سیاسی دارند و آیا از انتخابات گذشته، شخصیت های جدیدی ظاهر شده اند یا از شخصیت های موثر افرادی هستند که در این مدت دار فانی را وداع گفته اند؟ این تغییرات، چه تاثیراتی می تونن روی تعادل منطقه بگذارند؟ صحبت کردن و جذب یک شخصیت با نفوذ به کمپین یکی از نقاط اهرمی سیستم است و بیشترین صرفه جویی را میتونین از این کار بدست بیارین. اگر در هر منطقه یک شخص با نفوذ را با کمپین همراه کنین، میتونین گامهای بزرگی در منطقه بردارین.
چه احزابی در کدام منطقه حوزه محبوبیت دارند و کدام حوزه نقطه قوت شماست و کدام منطقه به حزب خاصی علاقه ندارند؟ در اینجا از اصولی که در جلسه تحلیل SWOT سیستمی گفتم حتما تبعیت کنید. خیلی از کاندیداها فکر میکنند چون منطقه خاصی دید مثبتی به ایشان دارند، زیاد به آن منطقه توجه نمی کنند و در آخر متوجه می شوند همین کم کاری در منطقه محبوبیت خودشان، باعث شکست خوردن از رقبا در تعداد رای در منطقه قدرتشان شده است!
رسانه های موثر در منطقه را شناسایی کنید. شاید همه به پوستر چسبانی رو بیاوردند در صورتیکه مردم با نوشته های یک سایت تصمیم به رای دادن بکنند و حتی پوستر چسبانی را کثیف کردن شهر معنی کنند! اگه رسانه درست را شناسایی کنید در خیلی از هزینه ها هم صرفه جویی خواهید کرد. اگه دقت کنین درسته که موضوع جلسه ما برند سازی سیاسی است ولی اطلاعاتی که در این مورد ارائه می شود می تواند در انواع برند سازی ها مورد استفاده قرار گیرد.
برای اطلاع از انتشار مقالات جدید از لینک پایین صفحه عضو کانال تلگرام شرکت بشین
اگه مقاله با تخصص های شما سازگار است و دوستان شما هم از این نوع مقالات استفاده می کنند، از لینک شبکه های اجتماعی در زیر این مقاله برای به اشتراک گذاشتن آن اقدام فرمایید: